در شهری به نام عشق
سلام<-Text1->به این وبلاک هم سری بزنید majid2014.loxblog.com


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



حادثه طوفانی عاشق عشق ضیافت های عاشق را خوشا بخشش ، خوشا ایثار خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن در یار چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن اگر خوابم اگر بیدار اگر مستم اگر هوشیار مرا یارای بودن نیست تو یاری کن مرا ای یار تو ای خاتون خواب من من تن خسته را دریاب مرا هم خانه کن ، تا صبح نوازش کن مرا ، تا خواب همیشه خوابتو دیدن دلیل بودن من بود چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود نه از دور و نه از نزدیک تو از خواب آمدی ای عشق خوشا خودسوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق لطفا با نظراتون مارا خوش حال کنید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ✿✿✿ بهترین روزگارم زیر سا یه ی تو ✿✿✿ و آدرس majid2014.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 274
:: کل نظرات : 122

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 341
:: باردید دیروز : 70
:: بازدید هفته : 341
:: بازدید ماه : 612
:: بازدید سال : 2153
:: بازدید کلی : 35433

RSS

Powered By
loxblog.Com

در شهری به نام عشق
پنج شنبه 5 دی 1392 ساعت 10:37 | بازدید : 445 | نوشته ‌شده به دست مجید | ( نظرات )

در شهری به نام عشق کوهی است به نام محبت


در این کوه رودی است به نام صفا


در این رود آبراهی میرود به نام وفا


سر انجام این آبراه به آبگیری میریزد به نام وداع


بگذار گریه کنم برای عاطفه ای که نیست

و


دنیایی که انجمن حمایت از حیوانات دارد

اما انسان پا برهنه و عریان میدود

 


بگذار گریه کنم برای انسانی که راه کوره های
مریخ را شناخته است اما هنوز!


کوچه های دلش را نمی شناسد.

***************************************

به چه می اندیشم ؛به چه می اندیشم نمی دانم

شاید فکر عاشقان خسته از عشق

یا به مرغ عشقی که خسته از تنهایی است

یا اسیری که در بند است

پدری خسته از جان کندن است

مادری خسته از کار کردن است

کودکی خسته از دزس خواندن است

معلم خسته از تدریس است

همه خسته همه خسته همه خسته

خستگی در همه جا رخنه کرده

خستگی گلها را هم پژمرده کرده

به گویندگان خسته نباشید بگویید خموش

که این جمله هم ما را دیوانه کرده

 

 




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: